Skip to content Skip to footer

لکسوس LX Overtrail سلطان پیکاپ‌های تویوتا

 

هرچند بسیار گران‌تر از GX عالی است، اما LX جذابیت خاص خودش را دارد.

من عاشق پیکاپ‌های تویوتا هستم، اما در مورد این یکی کمی شک داشتم. با قیمت پایه ۱۱۵٬۳۵۰ دلار، چطور ممکن است که مدل ۲۰۲۵ Lexus LX700h Overtrail بتواند اختلاف قیمت ۴۲٬۰۰۰ دلاری با GX550 Overtrail فوق‌العاده را توجیه کند؟ واقعاً ارزشش را دارد؟ اما بعد از یک روز آفرود، فهمیدم که سوال اصلی من اشتباه بوده.

این خودرو نزدیک‌ترین چیزی است که ما در آمریکا به نسخه‌ی سنتی لندکروزر پرچم‌دار دسترسی داریم. هرچند از نظر رسمی یک لکسوس LX است، اما ذات آن کاملاً با نسل لندکروزر گره خورده. بله، تویوتا در حال حاضر یک مدل جدید لندکروزر در آمریکا عرضه می‌کند، اما آن مدل در واقع لندکروزر سری ۲۵۰ (پِرادو) است که بیشتر نسخه‌ای سبک‌تر و رفیق راهِ لندکروزر واقعی به‌حساب می‌آید. GX هم متعلق به همین سری ۲۵۰ است. اما LX بر پایه‌ی پلتفرم سری ۳۰۰ ساخته شده — یعنی همون نسخه‌ی اصلی و اصیل لندکروزر.

 

 

 

در مرکز آفرود Northeast Off-Road Adventures در الن‌ویل، نیویورک، مدتی طول کشید تا LX700h واقعاً خودش را نشان بدهد. هیچ استدلال منطقی برای انتخاب LX به جای GX وجود ندارد — و به نظر من، همین نکته مهم است.

در LX700h، لکسوس بهترین قطعات را از انبار فنی تویوتا انتخاب کرده. پیشرانه هیبریدی‌اش از یک موتور V6 تویین توربو ۳.۴ لیتری به همراه یک موتور الکتریکی تشکیل شده که در مجموع ۴۵۷ اسب‌بخار قدرت و ۵۸۳ پوند-فوت گشتاور تولید می‌کند. سیستم چهار چرخ محرک تمام‌وقت با گیربکس دو دنده (low-range)، سیستم تعلیق Active Height Control (که با استفاده از هیدرولیک ارتفاع خودرو را تنظیم می‌کند)، کمک‌فنرهای تطبیقی، و مجموعه‌ای از سیستم‌های پیشرفته کنترل کشش و کروز مخصوص آفرود تویوتا همگی در این خودرو حضور دارند.

 

 

نسخه Overtrail این مدل را بیشتر به ریشه‌های لندکروزر نزدیک می‌کند — با تایرهای ۳۳ اینچی، دیفرانسیل قفل‌شونده جلو، وسط و عقب، و صفحه‌فلزی محافظ بزرگ در زیر خودرو. اما در مقایسه با GX، LX زوایای ورود، خروج و شکست (approach, departure, breakover) کمتری دارد. همچنین، وجود رکاب‌های جانبی باعث می‌شود سوار شدن راحت‌تر باشد، ولی عبور از روی صخره‌ها را سخت‌تر می‌کند. نکته‌ی منفی دیگر اینکه LX از سیستم تعلیق الکترونیکی e-KDSS (که در GX وجود دارد و سفتی میل موج‌گیرها را تنظیم می‌کند) بی‌بهره است.

 

صادقانه بگویم، فکر می‌کردم LX بزرگ‌تر در مقابل GX کم بیاورد، اما این برادر بزرگ‌تر کار خودش را به شیوه‌ای خاص و خارق‌العاده انجام می‌دهد. یادآوری خوبی است برای اینکه زیاد به جدول‌های مقایسه‌ای و اعداد و ارقام توجه نکنیم — نکته‌ای مفید حتی فراتر از دنیای خودرو.

 

 

پیشرانه‌ی LX واقعاً چشم‌گیر است. در مسیرهای باریک و صخره‌ای مثل اینجا در NORA، دقت مطلق نیاز است — که معمولاً در خودروهای هیبریدی سخت به‌دست می‌آید. چون شما ترکیب گشتاور موتور احتراقی و موتور الکتریکی را دارید، که هر کدام در زمان‌های مختلف و با روش‌های متفاوت قدرت تحویل می‌دهند، به علاوه ۱۰ دنده‌ی جلو و گیربکس low-range.

این ترکیب معمولاً باعث می‌شود خودرو در هر لحظه حس متفاوتی داشته باشد، اما LX این‌طور نیست. حتی زمانی که پایتان را ثابت روی گاز یا ترمز نگه می‌دارید، ممکن است خودرو از حالت تمام‌برقی به هیبریدی تغییر وضعیت بدهد، اما هیچ تغییری در قدرت تحویلی به چرخ‌ها احساس نمی‌شود. این یک دستاورد فوق‌العاده است، حتی شاید بیشتر از خودروهای تمام‌برقی آفرود، چون آن‌ها فقط یک منبع نیرو دارند.

 

 

بیشتر اوقات، شما فقط با دور موتور پایین از روی موانع عبور می‌کنید، به لطف گشتاور عظیمش. این، به همراه مودهای رانندگی مخصوص آفرود تویوتا، باعث می‌شود هر نوع زمینی قابل کنترل باشد. فقط زمانی نیاز به استفاده از تخته‌های کشش داشتیم که گل مرطوب تمام تایرها را پوشاند — چیزی که فارغ از تکنولوژی و امکانات آفرودی، همه گیرش می‌افتند.

 

 

اما چیزی که حتی بیشتر شگفت‌زده‌مان کرد، توانایی حرکت چرخ‌ها یا همان articulation بود. سیستم تعلیق AHC چندین حالت ارتفاع دارد، اما بسته به نوع زمین، دائماً خودش را تنظیم می‌کند. این سیستم جالبی است، مخصوصاً در مقایسه با سیستم تعلیق‌های بادی که در اکثر خودروهای لوکس آفرود استفاده می‌شود. AHC همان کیفیت سواری نرم و شناور را ارائه نمی‌دهد، اما تویوتا می‌گوید از نظر دوام قابل‌اعتمادتر است — چون خراب شدن فنرهای بادی در زمین‌های سخت خیلی راحت اتفاق می‌افتد — و هیدرولیک‌ها بخشی از عملکرد فنری و میراکننده را به عهده دارند.

 

 

این یعنی شما اصلاً نیازی به مکانیزم تنظیم یا جدا کردن میل موج‌گیر برای تغییر سختی غلتشی (roll stiffness) ندارید. در واقع، LX700h Overtrail حتی میل موج‌گیر عقب هم ندارد. نتیجه همه این موارد این است که نه تنها فاصله‌ی مناسبی از سطح زمین دارید، بلکه میزان انعطاف چرخ‌ها (articulation) هم فوق‌العاده است.

 

در مسیر «Pucker Ridge» در پیست آفرود NORA — مسیری که به خاطر سختی‌اش به این نام معروف شده و در آن محورهای خودرو معمولاً به صورت ضربدری درمی‌آیند — LX بدون هیچ مشکلی عبور کرد. حتی راهنمای مسیر ما، الکس، هم شگفت‌زده شد، و من هم که قبلاً چند مدل آفرودی از جمله GX را روی همین مانع آزمایش کرده بودم، تحت تأثیر قرار گرفتم.

 

 

یک نکته‌ی جالب دیگر که ریشه‌ی لندکروزر را نشان می‌دهد این است که معمولاً خودروهای هیبریدی تویوتا استارتر (موتور استارت) و دینام جداگانه ندارند، چون سیستم هیبریدی همین وظایف را انجام می‌دهد. اما در اینجا، لکسوس برای مواقع نادر که سیستم هیبریدی ممکن است از کار بیفتد، یک استارتر و دینام پشتیبان نصب کرده تا حتی در آن شرایط هم بتوانید با خودرو رانندگی کنید.

همین ذهنیت «از هرجایی می‌تونی نجات پیدا کنی» است که LX700h را خاص می‌کند. مردم جانشان را به لندکروزر می‌سپارند، و این حس عمیق رضایت وجود دارد که دارید ماشینی می‌رانید که برای سخت‌ترین شرایط زمین طراحی شده.

 

 

در جاده، LX نرمی و لوکسی یک Range Rover یا رقبای کمتر آفرودمحور مثل BMW X7، Cadillac Escalade یا MercedesBenz GLS را ندارد. کیفیت سواری در سرعت‌های بزرگراهی ممکن است کمی ناپایدار باشد و در عقب به‌خصوص احساس خشکی بیشتری می‌شود — که ناشی از وزن باتری است. مزایای سیستم هیبریدی آن‌طور که انتظار دارید چشمگیر نیست. پاسخ پدال گاز عالی است و LX واقعاً سریع است، اما مصرف سوخت فقط کمی بهتر شده.

 

 

با این حال، LX700h Overtrail با منطق معمول جور درنمی‌آید. احتمالاً لکسوس تعداد زیادی از این نسخه خاص را نخواهد فروخت، اما کسانی که آن را بخرند، به خودرویی فوق‌العاده و بی‌توجه به هزینه دست پیدا می‌کنند. بدون شک، GX انتخابی منطقی‌تر است — آن‌قدر خوب که شاید کل توجیه LX را زیر سؤال ببرد. اما این یکی چیزی فراتر دارد.

 

 

مثل نسخه‌ی لکسوس از مرسدس G-Wagen است — احمقانه؟ شاید. اما اگر توان مالی‌اش را داشته باشید، چرا که نه؟ آیا ارزشش را دارد ۴۲٬۰۰۰ دلار بیشتر از GX Overtrail بپردازید؟ فقط اگر برای شما اهمیت داشته باشد.

 

منبع مقاله:Motor1

تیم ترجمه و نگارش دل افکار