Skip to content Skip to footer

خیزش Xpeng: رقیبی که می‌تواند تسلا را پشت سر بگذارد

 

 

 

Xpeng در حال اجرای همان نقشه‌ای است که تسلا برای تسلط بر بازار جهانی به کار گرفت — و شاید موفق هم بشود.
ربات‌ها، تراشه‌های اختصاصی و خودروهای خودران… برنامهٔ Xpeng بسیار آشنا به نظر می‌رسد، اما این شرکت هنوز چیزهای زیادی برای اثبات دارد. با این حال، ممکن است در نهایت تسلا را در بازی خودش شکست دهد.

ربات را نمی‌شود نادیده گرفت. ظاهر بی‌نهایت زنانه‌اش با اندام تقریباً غیرطبیعی دقیق و نحوهٔ راه‌رفتن واقعی‌مانندش فوراً جلب توجه می‌کند.

قد ربات IRON حدود ۱۶۲ سانتی‌متر است و ظاهر و راه‌رفتنش آن‌قدر طبیعی و مدل‌گونه به نظر می‌رسید که بسیاری از خبرنگاران و اینفلوئنسرها، چه داخل چین و چه خارج از آن، تصور کردند شرکت نوظهور Xpeng برای نمایش در سالن جدیدش یک زن را استخدام کرده که با یک لباس شبیه ربات و راه‌رفتی شبیه سوپرمدل روی صحنه ظاهر شود — نسخه‌ای بسیار قانع‌کننده‌تر از اولین حضور ربات Optimus تسلا.

 

 

 

اما چه باور کنید چه نه که ربات Xpeng واقعی است — و از نزدیک هم به نظر می‌رسد دست‌کم توانایی راه‌رفتنش واقعی باشد — این ربات سر و صدای زیادی به پا کرد و از جهات مختلف مهم است.

البته تیم توسعهٔ Xpeng هنوز دلیل قانع‌کننده‌ای برای طراحی چنین ظاهری ارائه نداده است. همچنین هنوز مشخص نیست این ربات قرار است از نظر تجاری چه سرنوشتی داشته باشد، جز این وعدهٔ مبهم که تولید انبوهش در سال ۲۰۲۶ آغاز می‌شود.

با این حال، همین پروژه چیزهای زیادی دربارهٔ Xpeng می‌گوید؛ شرکتی که با رویداد اخیر AI Day در گوانگژو برای نخستین بار واقعاً وارد توجه جهانی شد.

پروژهٔ ربات Xpeng شاید نامشخص باشد، اما مانند تسلا، این شرکت به‌وضوح می‌خواهد فراتر از یک خودروساز باشد. با این تفاوت که برخلاف بسیاری از برندهای چینی که برای سودآوری، دیده‌شدن و بقا در بازار رقابتی خودروهای انرژی‌نو دست‌و‌پا می‌زنند، مسیر Xpeng خیلی واقع‌بینانه‌تر به نظر می‌رسد.

بعد از یک هفته حضور در مقر اصلی جدید Xpeng در گوانگژو، معتقدم این شرکت — چه داخل چین، چه خارج آن — یکی از برندهایی است که باید زیر نظر داشت. Xpeng دارد از دفترچهٔ تسلا استفاده می‌کند، اما شاید خواننده‌ای سریع‌تر و با درک بهتر باشد.

Xpeng چیست؟

در چین تعداد زیادی خودروساز برقی وجود دارد، پس اگر نام Xpeng را نشنیده باشید طبیعی است. این برند خودش را «استارتاپ تکنولوژی» می‌نامد، اما با ۱۱ سال سابقه و تولید بیش از یک میلیون خودرو در جهان، دیگر نمی‌توان آن را استارتاپ دانست.

Xpeng مجموعه‌ای از خودروهای برقی پیشرفته و حالا مدل‌های پلاگین هیبرید و EVهای برد-افزوده تولید می‌کند. محصولات آن در رده‌ای نزدیک به تسلا قرار می‌گیرند: تمرکز بر تکنولوژی و تجربهٔ هوشمند، نه لوکس بودن صرف.

مدتی پیش یک مهندس سابق تسلا متهم شد که کدهای Autopilot را دزدیده و به Xpeng منتقل کرده، اما Xpeng هرگونه تخلف را رد کرد. (این پرونده در ۲۰۲۱ به توافق رسید.)

 

 

در سال‌های اخیر Xpeng با مدل‌های کراس‌اوور متوسط و کامپکت وارد اروپا شده و حدود ۲۵ هزار دستگاه در این بازار تحویل داده است.

اما نقطهٔ عطف، سدان Mona M03 با قیمت حدود ۱۸ هزار دلار بود؛ ظرف یک سال ۲۰۰ هزار دستگاه فروخته و اکنون برای بازارهای بین‌المللی هم برنامه‌ریزی شده است. نسخهٔ جدید «Max» این خودرو نیز با قابلیت‌های رانندگی Level 2 عرضه شد — قابلیتی که در این ردهٔ قیمتی کم‌سابقه است.

با وجود این موفقیت‌ها، بازار خودروی چین فوق‌العاده شلوغ است و برجسته شدن در چنین رقابتی سخت است. برای همین Xpeng به‌وضوح فراتر از خودرو فکر می‌کند.

نگاه Xpeng به خودران: هوش مصنوعی، لیدار و بیشتر

در چین، فناوری رانندگی نیمه‌خودران تقریباً پیش‌نیاز هر خودروسازی است. تقریباً همهٔ برندها در حال تلاش برای رسیدن به خودران سطح ۳ و بالاتر هستند.

BYD، NIO، Onvo، Zeekr، Li Auto… هر کدام سیستم‌های مبتنی بر دوربین، لیدار یا ترکیبی از این‌ها را ارائه می‌دهند.

در حقیقت، بسیاری از برندها دارند همان مسیرهای مشابه را دنبال می‌کنند، و همین باعث شده بازار NEV چین بسیار شلوغ و رقابتی باشد.

اما زمانی که فرصت فکرکردن داشتم، متوجه شدم تمرکز Xpeng بر هوش مصنوعی نشان می‌دهد که آن‌ها دقیقاً از روی دست تسلا بازی می‌کنند — و شاید اگر درست عمل کنند، بتوانند موفقیت مشابهی کسب کنند، نه فقط در چین بلکه جهانی.

 

 

«هوش مصنوعی فیزیکی» چیست؟

رویداد AI Day با معرفی مفهوم جدیدی آغاز شد: Physical AI.

این بیشتر یک اصطلاح بازاریابی یا جهت‌دهی ذهنی بود تا یک اختراع واقعی. اما هدف Xpeng از «هوش مصنوعی فیزیکی» اشاره به این دارد که چگونه مدل‌های هوش مصنوعی می‌توانند در دنیای واقعی حرکت و تعامل داشته باشند.

Xpeng تأکید کرد که این مدل هوش مصنوعی نه برای ساخت ویدئوهای عجیب LLM و نه یک چت‌بات مشابه Tesla Grok طراحی شده است.

ایدهٔ Xpeng این است که هوش مصنوعی باید مثل انسان استدلال و واکنش نشان دهد، نه مثل یک ماشین.

این یعنی جریان ورودی داده‌ها باید بهینه و محدود شود تا سیستم بتواند مانند انسان تصمیم‌گیری کند؛ چون حجم پردازش کل داده‌های خام دوربین و لیدار از نظر فنی و کاربردی ممکن نیست.

در خودرو یا ربات، داده‌ها باید در لحظه پردازش شوند، آن هم در یک محیط دائماً در حال تغییر — کاری که برای انسان ساده است، اما برای ماشین بسیار دشوار.

 

 

Xpeng این فناوری را VLA 2.0 می‌نامد؛ مخفف Vision، Language و Action — با این تفاوت که در نسخهٔ ۲.۰ بخش‌های «دید» و «زبان» با هم ترکیب شده‌اند.

در نسخه‌های قبلی VLA، Xpeng داده‌های بصری (اشیاء) را به همراه سایر اطلاعات پس‌زمینه — به‌ویژه زبان و متن — به صورت جداگانه پردازش می‌کرد. این حجم عظیم داده‌ها از نظر Xpeng دلیل کند بودن بسیاری از مدل‌های هوش مصنوعی است. به گفتهٔ تیم Xpeng، انسان‌ها هم برای تصمیم‌گیری لازم نیست تمام نوشته‌های یک صحنه را بخوانند. پس هوش مصنوعی هم نباید چنین کند.

Xpeng می‌گوید حدود ۱۰۰ میلیون ساعت دادهٔ رانندگی از ویدئوهای رانندگی جمع‌آوری کرده است. با استفاده از این داده‌ها، این شرکت توانسته شبیه‌سازی‌های «شرایط نادر اما ممکن» یا همان long tail را تولید کند تا به مدل بیاموزد در دنیای واقعی چگونه فکر و واکنش نشان دهد.

 

 

آیا واقعاً کار می‌کند؟

Xpeng چندین رانندگی آزمایشی در دو خودرو ارائه داد:
سدان اقتصادی Mona M03 Max (رقیب تسلا مدل ۳) و مدل اسپرت P7. این آزمایش شامل رانندگی نیمه‌خودمختار سطح ۲ شهری بود؛ یعنی چشم نگارنده روی جاده و دست‌ها روی فرمان باقی می‌ماند.

خودروهای Mona و P7 توانستند در ترافیک اطراف کمپوس گوانگژو حرکت کنند. همچنین در پارکینگ زیرزمینی پیچیدهٔ Xpeng، میان موانع و کارمندانی که در حال رفت‌وآمد بودند، بدون مشکل حرکت کردند.

حتی خودرو توانست به‌طور کامل خودش وارد و خارج از جای پارک شود و وقتی یک پیمانکار با یک ون مسیر برنامه‌ریزی‌شدهٔ خودرو را مسدود کرد، خودرو خودش یک جای پارک جدید انتخاب کرد.

اما نکته اینجاست:
این نسخه VLA 2.0 نبود و از نظر تکنولوژی خودران، چیز منحصربه‌فردی در بازار چین محسوب نمی‌شد.

اوایل امسال تنها چند روز بعد از نمایشگاه شانگهای، نگارنده شاهد بود که Zeekr 007 در مقر شرکت در هانگژو کار مشابهی را کاملاً بدون راننده انجام داد — هیچ انسانی داخل خودرو نبود.

و برای اینکه بیشتر چشمگیر باشد، خودرو در پایان نمایشش خودش را به شارژر DC فوق سریع متصل کرد؛ شارژی که سرعتش تقریباً به یک مگاوات می‌رسید.

 

 

همچنین خودروهای Nio و Onvo نیز قابلیت‌هایی مشابه ارائه دادند: رانندگی خودکار تا نزدیکی در ورودی و سپس حرکت مستقیم به سمت ایستگاه تعویض باتری.

بنابراین، هرچند تکنولوژی Xpeng خوب بود، اما منحصربه‌فرد نبود — و نرم‌افزاری هم که آزمایش شد همان نسخهٔ جدید VLA 2.0 معرفی‌شده نبود.

با این حال، اجرای نرم‌افزار Xpeng و نمونه‌ای که ارائه شد، وقتی در چارچوب اهداف بزرگ این شرکت — یعنی تسلط جهانی — در نظر گرفته شود، بی‌اهمیت نیست.

 

 

Xpeng می‌خواهد جهانی شود

مدل VLA 2.0 نقطهٔ اصلی و کلیدی برنامه‌های توسعهٔ آیندهٔ Xpeng است. شرکت می‌گوید این مدل با حداقل تغییرات، قابل استفاده در خارج از چین خواهد بود — از جمله اروپا، که یکی از بازارهای مهم هدف Xpeng است.

این موضوع یک جهش بزرگ نسبت به سایر برندهای چینی است؛ برندهایی که معمولاً به دلایل مختلف — اغلب مربوط به قیمت‌گذاری و قوانین حریم خصوصی داده — نمی‌توانند مجموعهٔ کامل قابلیت‌های رانندگی کمکی را ارائه دهند.
برای مثال، نرم‌افزار God’s Eye شرکت BYD هنوز خارج از چین عرضه نشده است. همچنین خودروهایی مثل Zeekr 7x و Nio ES6 (که در اروپا با نام EL6 فروخته می‌شود) هنگام عرضه در اروپا قابلیت‌های خودران مبتنی بر لیدار را از دست می‌دهند.

با این حال، Xpeng می‌گوید مدل آیندهٔ هوش مصنوعی رانندگی خودرانش کاملاً روی خود خودرو پردازش می‌شود — و با هرگونه قوانین محدودکنندهٔ اشتراک‌گذاری داده سازگار خواهد بود.

 

 

پردازنده‌های اختصاصی Xpeng که Turing Chip نام دارند، ستون فقرات برنامه‌های آیندهٔ این شرکت هستند. این چیپ‌ها که به صورت سه‌گانه به کار گرفته می‌شوند، قرار است کنترل کامل سیستم‌های خودران Xpeng را برعهده بگیرند و پایهٔ اصلی کسب‌وکار Robotaxi (که قرار است در ۲۰۲۶ راه‌اندازی شود) و همچنین تیپ جدید Robo برای خودروهای فعلی این شرکت باشند.

گفته می‌شود این خودروها قابلیت‌هایی مشابه روباتاکسی خواهند داشت، اما در قالب مالکیت شخصی خودرو.
این برند اعلام کرده که می‌خواهد تا سال آینده به خودران سطح ۴ واقعی برسد. این هدف بسیار بلندپروازانه است؛ به‌خصوص وقتی در نظر بگیریم که روباتاکسی دوربین‌محور تسلا تازه در مناطق جغرافیایی بسیار محدود راه‌اندازی شده است.

 

 

همین تراشه و منطق مدل هوش مصنوعی قرار است پایهٔ عملکرد ربات IRON هم باشد، هرچند هنوز مشخص نیست آیا هیچ‌کدام از این موارد هنگام دموی محدودِ راه‌رفتن این ربات که Xpeng در کنفرانس نشان داد، واقعاً فعال بوده‌اند یا نه.

این همه وعده… آیا Xpeng می‌تواند از پسش بربیاید؟

با وجود جذاب بودن این ایده‌ها، من هنوز کاملاً قانع نشده‌ام که Xpeng واقعاً توانایی لازم برای عملی کردنشان را دارد.
نمی‌دانم مدل جدید هوش مصنوعی Xpeng واقعاً همان‌طور که مدیران و مهندسان ادعا می‌کنند کار می‌کند یا خیر. رسیدن به خودران سطح ۴ واقعی تا سال ۲۰۲۶ و راه‌اندازی یک سرویس روباتاکسی فقط با دوربین‌ها، بسیار جاه‌طلبانه به نظر می‌رسد.

اینکه یک خودرو بتواند کاملاً خودکار رانندگی کند یا حتی به انجام کارهای روزمره برود، هنوز به یک رویا شبیه‌تر است تا واقعیت. تسلا سال‌ها پیش چنین وعده‌هایی داده بود، ولی هنوز موفق نشده است.

حتی خود Xpeng نیز گفته هنوز نمی‌داند مسیر تجاری‌سازی ربات IRON دقیقاً چیست.
با وجود «پوست نرم، عضلات بیونیک و دستان چابک»، شرکت صریحاً اعلام کرده که این ربات برای استفاده در محیط‌های کارخانه‌ای مناسب نیست — برخلاف برنامه‌های تسلا برای ربات Optimus.

اما چیزهایی هست که واقعاً می‌دانیم. مجموعهٔ فعلی نرم‌افزارهای کمک‌رانندهٔ Xpeng عموماً عملکرد خوبی دارند. خودروهایی که این سیستم‌ها در آن‌ها استفاده می‌شود، زیبا، خوش‌ساخت و مقرون‌به‌صرفه هستند. به همین دلیل است که Xpeng یکی از سریع‌ترین برندهای در حال رشد اروپا به شمار می‌رود.

هر خودروی Xpeng که پشت فرمانش نشستم، محکم، باکیفیت و دقیق بود — برخلاف تسلا، برندی که کیفیت اولیهٔ ساختش شلخته است و سبد محصولش قدیمی و تحت مدیریت بنیان‌گذاری که بیش از حد به دستاوردهای قبلی تکیه کرده.
افزودن هر فناوری جدیدی به محصولات Xpeng، صرفاً یک خط تولید قوی را قوی‌تر می‌کند.
همچنین VLA 2.0 آن‌قدر معتبر است که فولکس‌واگن چین اولین مشتری رسمی آن شده — و این قطعاً کم‌اهمیت نیست.

با این حال، به‌راحتی می‌توان وارد هر نمایشگاه Zeekr، BYD، Geely، Li Auto، Leapmotor، Deepal یا هر برند دیگری شد و محصولی یافت که از نظر فنی چشمگیر و قابل‌تحسین باشد.
در نهایت، درست مثل Xpeng، اگر هدف رسیدن به سود واقعی و جریان نقدی پایدار باشد، شرکت‌ها باید فراتر از فقط ساخت یا فروش خودرو حرکت کنند. این همان چیزی است که تسلا طی چند سال گذشته برای آن برنامه‌ریزی کرده، هرچند هنوز هم نتوانسته از یک شرکت صرفاً خودروساز فراتر برود.

و اگر Xpeng بخواهد از «پاک‌سازی بزرگ پیش‌روی صنعت خودروسازی چین» جان سالم به در ببرد، باید بداند که وعده‌ها تنها تا یک جایی جواب می‌دهند.

 

منبع مقاله:motor1

تیم ترجمه و نگارش دل افکار